حسناحسنا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره
ارشاارشا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

فندق کوچولوهای خونه ی ما

آبَرین

حسنا تا  این لحظه  2 سال 20 روز و 18 ساعت و 47 دقیقه 15 ثانیه سن دارد. قربون اون حرف زدنت برم جیگر مامان حسنا مامانی یه سری فلش کارت داری که روی هر کدوم عکس میوه وپشتشون اسم ومشخصات میوه هستش.اونارو میاری از مامانی سوال میکنی،مثلا : همه کارتهارو جلوت میزاری یدونه از بر میداری وبه مامان نشون میدی و سرت رو تکون میدی که یعنی این چیه مامانی؟ من میگم سیب شما میگی آبَرین مامانی دوفتی دیب یا مثلا تو شون چیزهایی رو که قبلا خوردی یادته مثل ذرت که تابستون میخوردی وقتی میپرسی این چیه میگم ذرت میگی آبرین مامانی...من میخوردم...هوم هوم میخوردم...خلاصه یه چند دقیقه روش میمونی وهی از داستان خوردنت میگی برات یه چند...
20 بهمن 1392

عکاس کوچولوی ما

حسنا تا این لحظه 2 سال و 18 روز و 13 ساعت و 36 دقیقه و 10 ثانیه سن دارد. عزیز دل مامان ،شیرین زبون مامان،عروسک باهوش مامان قربونت برم طلای مامان.یهویی قربون صدقم گل کرد حسنا مامانی چند وقته خیلی شیطونک شدی ماشاالله.تا هر کاری میکنی میگی مامانم عس عس .مثلا یه سنگ کوچولو دستت میگیری میگری عس بدیر مامانم بعدم تا میخوام عکس بگیرم یا سرت رو بر میگردونی یا میاری پایین وکلی بهم میخندی ای وروجکم.بعدشم که دیگه باید دوربین دست خودت باشه و عکس بندازی... اما عکس انداختنت هم قشنگه خب فدات شم...دوربین رو خیلی جدی دست میگیری و از همه جا عکس میندازی خدایی بعضی عکسهاتم عالی میشه 29 دی بود خونه مادر جون پری بودیم دوربین رو دست گرفتی هی عکس...
18 بهمن 1392

برف بازی

حسنا تا این لحظه 2 سال و 3 روز و 13 ساعت و 22 دقیقه و 25 ثانیه سن دارد. دختر زمستونی من که عاشق برف بازی هستی روز یکشنبه 28 دی که روز میلاد پیامبر هم بود با عمه مریم اینا و عمو مجید اینا رفتیم پای کوه سرده و کلی برف بازی کردی.کلی جمعیت اومده بودن همه مشغول سرسره بازی با تیوپ بودن. بابایی یه تیوپ کوچولو هم برای تو آورد که تو هم سرسره بازی کنی وای که چه لذتی میبردی قربونت بشم.چنان روی تیوپ لم داده بودی که انگار تخت پادشاهیه تموم اونایی که اطرافمون بودن نگاهت میکردن وبهت لبخند میزدن ولی شما انگار نه انگار کاملا جدی مثل پادشاهی که سوار بر کالسکه داره از وسط جمعیت رد میشه حتی نگاهشونم نمیکردی.کلی بهت خندیدیم و شما همچنان جدی دوست د...
3 بهمن 1392

تولدت مبارک

حسنای من دوساله شد.....خدایا شکرررررررررررر نو گل فصل زمستون ناز گلم حسنای خندون گل زیبای دوساله،روز میلاد قشنگت تو زمستونم بهاره میبینی خنده خورشید؟ میشنوی نغمه بارون؟ همه میگن که مبارک باشه این روز تولد به تو و مامان و بابا دلتون خوش پر لبخند باشه هر لحظه لبهاتون این شعر رو خاله رقیه مهربون برات سرود عزیز دلم   فرشته زمینی من تولدت هزاران بار مبارک   ...
3 بهمن 1392
1